کد مطلب:148557 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:116

تلاشهای حسین و یارانش در مکه
گفتیم روز سوم شعبان سال 60 امام حسین علیه السلام با یارانش وارد مكه شد، در اینكه چرا امام مكه را انتخاب كرد؟ از این رو بود كه مكه حرم امن خدا است و زیستن در پناه كعبه (خانه خدا) بهتر از جاهای دیگر بود و مردم جهان در مكه از قیام او آگاه می شدند. مردم كوفه از ماجرای حركت حسین علیه السلام به مكه باخبر شدند، نامه های فراوانی (كه بعدا خاطرنشان می شود) برای آن حضرت نوشتند و آن حضرت را به كوفه دعوت كردند.

امام حسین علیه السلام با یاران خود بیش از یك ماه در مكه ماند و در آنجا درباره ی قیام بر ضد دستگاه یزیدی، گفتگو بسیار می شد و افراد بسیاری، به عنوان خیرخواهی از امام می خواستند بسوی كوفه نرود، امام پاسخ افراد را هر كدام با توجه به گفتارشان می داد.

از جمله به نقل سید بن طاووس (ره) امام صادق علیه السلام فرمود:

در آن شبی كه حسین علیه السلام می خواست صبح آن از مكه خارج شود، محمد حنفیه (برادرش) نزد آن حضرت رفت و عرض كرد: «ای برادر تو اهل كوفه را می شناسی كه با پدر و برادرت بی وفایی كردند و من می ترسم با تو همان طور رفتار كنند، اگر تصمیم بگیری در مكه بمانی تو در حرم خدا عزیزترین و محفوظترین افراد هستی.»

امام فرمود: «می ترسم یزید بن معاویه با خدعه و نیرنگ در اینجا مرا بكشد و احترام خانه ی خدا به خاطر من از بین برود.»

محمد حنفیه گفت: اگر از این مطلب می ترسی به یمن یا به بعضی


از نواحی دیگر برو كه در آنجا از محفوظترین افراد خواهی بود و كسی بر تو دست نمی یابد.»

امام فرمود: «درباره ی آنچه گفتی فكر می كنم.»

سحر شب هشتم ذیحجه بود كه خبر به محمد حنفیه رسید كه امام حركت كرد و از مكه بسوی كوفه خارج شد. محمد خود را به امام رساند و مهار شتر او را گرفت و گفت: «مگر شما وعده ندادید كه درباره ی آنچه من گفتم فكر كنید؟» امام فرمود: «آری، ولی بعد از آنكه تو رفتی رسول خدا صلی الله علیه و آله نزد من آمد و فرمود: برو كه خدا خواسته است تا تو را كشته ببیند.» محمد عرض كرد: «حال كه تو با این وضع بیرون می روی، همراه بردن این زنان چه معنی دارد؟» امام حسین علیه السلام فرمود: «مشیت خدا بر آن تعلق گرفته كه آنان را اسیر ببیند» آنگاه با محمد حنفیه خداحافظی كرد و بسوی كوفه روانه شد. [1] .


[1] لهوف سيد بن طاوس، ص 55 - اين حديث به خوبي دلالت دارد كه امام (ع) هنگام حركت از مكه، مي دانست كه كشته مي شود.